تحولات منطقه

سناتور آمریکایی با انتقاد از رویکرد جنگ‌طلبانه در تاریخ آمریکا، معتقد است «بزرگ‌ترین چالش‌های دوران کنونی نیازمند همکاری، همبستگی و اقدام جمعی است نه نظامی‌گری».

برنی سندرز: سیاست خارجی آمریکا نیازمند انقلاب است
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

 «برنی سندرز» سناتور ایالت ورمونت معتقد است تا زمانی که شرکت‌های ثروتمند و میلیاردرها بر سیستم‌های اقتصادی و سیاسی آمریکا تسلط داشته باشند، تصمیمات سیاست خارجی بر اساس منافع مادی آن‌ها هدایت می‌شود، از این‌ رو سیاست خارجی آمریکا نیازمند تغییرات بنیادین است.

سندرز طی یادداشتی در نشریه «فارن افرز» نوشت: «برای چندین دهه، اجماع دو حزبی در مورد امور خارجی وجود داشته است. متأسفانه، این اجماع تقریباً همیشه اشتباه بوده است. چه جنگ در ویتنام، افغانستان و عراق، سرنگونی دولت‌های دموکراتیک در سراسر جهان، یا اقدامات فاجعه‌بار در تجارت، مانند ورود به توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی و برقراری روابط تجاری عادی دائمی با چین، که همواره اغلب به جایگاه آمریکا در جهان آسیب رسانده، ارزش‌های آن را تضعیف کرده و برای طبقه کارگر آمریکا فاجعه بار بوده است».

سناتور دموکرات با بیان اینکه «این الگو تا امروز ادامه دارد»، ادامه داد: «پس از صرف میلیاردها دلار برای حمایت از ارتش اسرائیل، ایالات متحده، عملاً به تنهایی در جهان، از دولت افراطی راست‌گرای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل دفاع می‌کند که در حال به راه انداختن کمپین جنگ و ویرانی کامل علیه مردم فلسطین است. ده‌ها هزار نفر از جمله هزاران کودک کشته شده‌اند و صدها هزار نفر دیگر در غزه دچار گرسنگی هستند».

سندرز در ادامه نوشت: «در همین حال، در ایجاد ترس در مورد تهدید ناشی از چین و در رشد مستمر مجتمع صنعتی نظامی، به راحتی می‌توان دریافت که لفاظی‌ها و تصمیمات رهبران در هر ۲ حزب اصلی اغلب نه با احترام به دموکراسی یا حقوق‌بشر، بلکه با نظامی‌گری، تفکر گروهی و طمع قدرت و منافع شرکت‌ها هدایت می‌شود. در نتیجه، ایالات متحده به طور فزاینده‌ای نه تنها از کشورهای فقیرتر در جهان در حال توسعه، بلکه از بسیاری از متحدان دیرینه خود در جهان صنعتی نیز منزوی شده است».

او با بیان اینکه «با توجه به این ناکامی‌ها، زمان زیادی برای تغییر اساسی در سیاست خارجی آمریکا گذشته است»، نوشت: «انجام این کار با اعتراف به شکست‌های اجماع ۲ حزبی پس از جنگ جهانی دوم و ترسیم چشم‌انداز جدیدی آغاز می‌شود که حقوق بشر، چندجانبه‌گرایی و همبستگی جهانی را متمرکز می‌کند».

یک رکورد شرم‌آور

سندرز با اشاره به دخالت نظامی آمریکا در جنگ ویتنام نوشت: «سیاستمداران در هر ۲ حزب اصلی که قدمت آن به دوران جنگ سرد بازمی‌گردد، از ترس و دروغ‌های آشکار استفاده کرده‌اند تا ایالات متحده را درگیر درگیری‌های نظامی فاجعه‌بار و غیرقابل پیروزی خارجی کنند. رؤسای جمهور جانسون و نیکسون نزدیک به سه میلیون آمریکایی را به ویتنام فرستادند تا از یک دیکتاتور ضدکمونیست در جنگ داخلی ویتنام حمایت کنند، آن هم تحت نظریه به اصطلاح دومینو - این ایده که اگر یک کشور به دست کمونیسم بیفتد، کشورهای اطراف نیز سقوط خواهند کرد. این تئوری اشتباه بود و جنگ یک شکست بزرگ بود. تا سه میلیون ویتنامی و همچنین ۵۸۰۰۰ سرباز آمریکایی کشته شدند».

او در ادامه نوشت: «نابودی ویتنام برای نیکسون و وزیر امور خارجه‌اش هنری کیسینجر کافی نبود. آن‌ها جنگ را به داخل کامبوج گسترش دادند و با بمباران عظیمی که صدها هزار نفر دیگر را کشت و به ظهور دیکتاتور پل پوت دامن زدند که نسل‌کشی بعدی او تا ۲ میلیون کامبوجی را کشت. در نهایت، با وجود متحمل شدن تلفات و صرف مبالغ هنگفت، ایالات متحده در جنگی شکست خورد که هرگز نباید انجام می‌شد».

سناتور آمریکایی با اشاره به سابقه طولانی آمریکا در دخالت در کشورهای دیگر نوشت: «در این روند، ایالات متحده به شدت به اعتبار خود در خارج و داخل لطمه زد. رکورد واشنگتن در بقیه جهان در این دوره خیلی بهتر نبود. به نام مبارزه با کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی، دولت آمریکا از کودتاهای نظامی در ایران، گواتمالا، جمهوری دموکراتیک کنگو، جمهوری دومنیکن، برزیل، شیلی و سایر کشورها حمایت کرد. این مداخلات اغلب در حمایت از رژیم‌های خودکامه‌ای بود که به طرز وحشیانه‌ای مردم خود را سرکوب و فساد، خشونت و فقر را تشدید می‌کردند».

سندرز معتقد است «واشنگتن همچنان با پیامدهای چنین مداخله‌ای در حال حاضر دست و پنجه نرم می‌کند و با سوء ظن و خصومت عمیق در بسیاری از این کشورها مواجه است که سیاست خارجی ایالات متحده را پیچیده و منافع آمریکا را تضعیف می‌کند».

قانونگذار آمریکایی به جنگ‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز اشاره کرد و نوشت: «یک نسل بعد و پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱، واشنگتن بسیاری از این اشتباهات را تکرار کرد. رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش نزدیک به ۲ میلیون سرباز آمریکایی و بیش از هشت تریلیون دلار را به "جنگ جهانی علیه تروریسم: و جنگ‌های فاجعه بار در افغانستان و عراق اختصاص داد».

او بیان اینکه «جنگ عراق، بسیار شبیه ویتنام، بر اساس یک دروغ آشکار ساخته شد« به نقل قولی از بوش اشاره کرد که گفته بود: «ما نمی‌توانیم منتظر شواهد نهایی باشیم، اسلحه‌ای که می‌تواند به شکل ابر قارچی درآید».

سندرز نوشت: «نه از ابر قارچی خبری بود و نه دودی از اسلحه زیرا صدام دیکتاتور عراق هیچ سلاح کشتار جمعی نداشت. این جنگ با مخالفت بسیاری از متحدان ایالات متحده مواجه شد و رویکرد یکجانبه دولت بوش در دوره پیش از جنگ به شدت اعتبار آمریکا را تضعیف کرد و اعتماد به واشنگتن را در سراسر جهان از بین برد. با وجود این، اکثریت فوق العاده در هر ۲ مجلس کنگره به مجوز حمله در سال ۲۰۰۳ رأی دادند».

سناتور ایالت ورمونت در ادامه نوشت: «جنگ عراق یک انحراف نبود. به نام جنگ جهانی علیه تروریسم، ایالات متحده شکنجه، بازداشت غیرقانونی را انجام داد، مظنونان را در سراسر جهان ربود و آن‌ها را برای مدت طولانی در زندان گوانتانامو در کوبا و سایت‌های سیاه سیا در سراسر دنیا نگه داشت. دولت ایالات متحده قانون میهن پرستی را اجرا کرد که منجر به نظارت گسترده در داخل و خارج از کشور شد. ۲ دهه جنگ در افغانستان هزاران سرباز آمریکایی کشته یا زخمی شدند و صدها هزار غیرنظامی افغان قربانی شدند. امروز با وجود آن همه رنج و هزینه، طالبان دوباره به قدرت رسیده است».

دستمزد نفاق

سندرز به سیاست‌های تنش‌زای ترامپ نیز اشاره کرد و نوشت: «ای کاش می‌توانستم بگویم که تشکیلات سیاست خارجی در واشنگتن پس از شکست‌های جنگ سرد و جنگ جهانی علیه تروریسم درس خود را آموخت. اما به استثنای چند مورد قابل توجه، این‌طور نیست. به‌رغم وعده سیاست خارجی "اول آمریکا"، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، جنگ بدون محدودیت هواپیماهای بدون سرنشین را در سراسر جهان افزایش داد، نیروهای بیشتری را به خاورمیانه و افغانستان اختصاص داد، تنش‌ها را با چین و کره شمالی افزایش داد و تقریباً وارد یک جنگ فاجعه‌آمیز با ایران شد».

قانونگذار آمریکایی نوشت: «ترامپ برخی از خطرناک‌ترین ظالمان جهان - از امارات متحده عربی تا عربستان سعودی - را اسلحه باران کرد. اگرچه نام تجاری ترامپ از خودفروشی و فساد جدید بود، اما ریشه در دهه‌ها سیاست ایالات متحده داشت که منافع کوتاه‌مدت و یکجانبه را بر تلاش‌های بلندمدت برای ایجاد نظم جهانی مبتنی بر قوانین بین‌المللی اولویت می‌داد و نظامی‌گری ترامپ اصلا تازگی نداشت».

او به این موضوع اشاره کرد که «تنها در دهه گذشته، ایالات متحده در عملیات نظامی در افغانستان، کامرون، مصر، عراق، کنیا، لبنان، لیبی، مالی، موریتانی، موزامبیک، نیجر، نیجریه، پاکستان، سومالی، سوریه، تونس و یمن مشارکت داشته است. ارتش ایالات متحده حدود ۷۵۰ پایگاه نظامی در ۸۰ کشور جهان دارد و در حال افزایش حضور خود در خارج از کشور با تشدید تنش های واشنگتن با پکن است. در همین حال، ایالات متحده میلیاردها دلار بودجه نظامی به نتانیاهو می‌دهد، در حالی که او غزه را نابود می‌کند».

سناتور دموکرات با بیان اینکه «سیاست ایالات متحده در مورد چین نمونه دیگری از تفکر گروهی شکست خورده در سیاست خارجی است که روابط ایالات متحده و چین را به عنوان یک مبارزه با حاص‌جمع صفر ترسیم می‌کند»، نوشت: «برای بسیاری در واشنگتن، چین یک ابله جدید در سیاست خارجی است، یک تهدید وجودی که بودجه‌های بالاتر و بالاتر پنتاگون را توجیه می‌کند».

دیدار اخیر سران آمریکا و چین

سندرز می‌گوید «در سوابق چین چیزهای زیادی برای انتقاد وجود دارد اما هیچ راه‌حلی برای تهدید وجودی تغییرات آب و هوایی بدون همکاری چین و ایالات متحده، ۲ بزرگ‌ترین تولیدکننده کربن در جهان، وجود نخواهد داشت. همچنین بدون همکاری ایالات متحده و چین هیچ امیدی برای رسیدگی جدی به بیماری همه‌گیر بعدی وجود نخواهد داشت. به جای شروع جنگ تجاری با چین، واشنگتن می‌تواند توافقنامه‌های تجاری سودمندی را ایجاد کند که به نفع کارگران هر ۲ کشور باشد، نه فقط شرکت‌های چند ملیتی».

قانونگذار آمریکایی معتقد است ایالات متحده می‌تواند و باید چین را به خاطر آنچه «نقض حقوق‌بشر» می‌خواند پاسخگو اما «نگرانی واشنگتن در مورد حقوق‌بشر نسبتاً گزینشی است چراکه عربستان سعودی یک سلطنت مطلقه است که توسط خانواده‌ای با بیش از یک تریلیون دلار ثروت کنترل می شود. در آنجا حتی تظاهر به دموکراسی وجود ندارد. شهروندان حق ندارند مخالف باشند یا رهبران خود را انتخاب کنند. با زنان به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار می شود. جمعیت مهاجر در عربستان سعودی اغلب مجبور به برده‌داری مدرن هستند و اخیراً گزارش‌هایی از کشتار دسته جمعی صدها مهاجر اتیوپیایی توسط نیروهای سعودی منتشر شده است».

او در ادامه انتقادهای خود ار ریاض نوشت: «یکی از معدود مخالفان برجسته عربستان یعنی «جمال خاشقجی» پس از کشته‌شدن توسط عوامل سعودی در حمله‌ای که آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیدند که به دستور محمد بن سلمان، ولی‌عهد عربستان سعودی، صادر شده بود، سفارت عربستان را تکه تکه در چمدان ترک کرد».

سندرز در ادامه نوشت با وجود همه این‌ها، واشنگتن همچنان به کشوهایی که معمولاً حقوق‌بشر را زیر پا می‌گذارند و همچنین رژیم صهیونیستی، سلاح می‌فرستند.

قانونگذار آمریکایی با اشاره به اینکه «این فقط ماجراجویی نظامی ایالات متحده و حمایت ریاکارانه از ظالم نیست که نتیجه معکوس داشته است»، نوشت: «توافق‌های تجاری بین‌المللی که واشنگتن در دهه‌های اخیر منعقد کرده است نیز همین‌طور است. پس از اینکه سال به سال به آمریکایی‌های عادی گفته شد که کمونیست‌های چین و ویتنام چقدر خطرناک و وحشتناک هستند و چگونه ایالات متحده باید بدون توجه به هزینه آن‌ها را شکست دهد، معلوم شد که آمریکای شرکتی دیدگاه متفاوتی داشته است».

سفر ترامپ به عربستان

سناتور آمریکایی توضیح داد: «شرکت‌های بزرگ چندملیتی مستقر در ایالات متحده به ایده «تجارت آزاد» با این کشورهای اقتدارگرا علاقه‌مند شدند و از فرصت استخدام کارگران فقیر در خارج از کشور با کسری از دستمزدی که به آمریکایی‌ها می پرداختند، استقبال کردند. از این رو، با حمایت دو حزبی و تشویق دنیای شرکت ها و رسانه های جریان اصلی، واشنگتن قراردادهای تجارت آزاد با چین و ویتنام منعقد کرد».

سندرز با بیان اینکه نتایج چین رویکردی «فاجعه‌بار» بوده است، نوشت: «در حدود ۲ دهه پس از این قراردادها، بیش از ۴۰۰۰۰ کارخانه در ایالات متحده تعطیل شدند، حدود ۲ میلیون کارگر شغل خود را از دست دادند، و طبقه کارگر آمریکایی با رکود دستمزد مواجه شدند؛ حتی در حالی که شرکت‌ها میلیاردها دلار درآمد داشتند و سرمایه‌گذاران پاداش زیادی دریافت کردند».

او معتقد است که «فراتر از خسارت وارده در داخل، این توافقنامه‌ها همچنین حاوی استانداردهای کمی برای محافظت از کارگران یا محیط زیست بود. نارضایتی از این سیاست‌های تجاری در میان آمریکایی‌های طبقه کارگر به رشد اولیه ترامپ کمک کرد و امروز نیز به سود او ادامه می‌دهد».

مردم فراتر از سود

سناتور ورمونت می‌نویسد: «سیاست اقتصادی، سیاست خارجی است. تا زمانی که شرکت‌های ثروتمند و میلیاردرها بر سیستم‌های اقتصادی و سیاسی ما تسلط داشته باشند، تصمیمات سیاست خارجی بر اساس منافع مادی آن‌ها هدایت می‌شود، نه منافع اکثریت عظیم جمعیت جهان».

او با بیان اینکه «بسیاری از پیمانکاران دفاعی جنگ در اوکراین را در درجه اول راهی برای بستن جیب خود می‌دانند»، پیشنهاد کرد «ایالات متحده هزینه‌های نظامی اضافی را کاهش دهد و از کشورهای دیگر نیز بخواهد که همین کار را انجام دهند».

سناتور آمریکایی نوشت: «در بحبوحه چالش‌های عظیم زیست محیطی، اقتصادی و بهداشت عمومی، کشورهای بزرگ این جهان نمی‌توانند به پیمانکاران بزرگ دفاعی اجازه دهند تا سودهای بی‌سابقه‌ای به دست آورند، زیرا آن‌ها سلاح‌هایی را در اختیار جهان قرار می‌دهند که برای نابودی یکدیگر استفاده می‌شود».

سندرز می‌گوید «شرکت RTX که قبلاً ریتون نام داشت، از سال ۱۹۹۱ قیمت موشک‌های استینگر خود را هفت برابر افزایش داده است. امروز برای ایالات متحده ۴۰۰۰۰۰ دلار هزینه دارد تا هر استینگر ارسالی به اوکراین را جایگزین کند - افزایش قیمت ظالمانه‌ای که حتی از راه دور با تورم، افزایش هزینه‌ها قابل توضیح نیست. وقتی پیمانکاران سود خود را تکمیل می کنند، سلاح های کمتری به اوکراینی‌ها در خط مقدم می‌رسد. کنگره باید با بررسی دقیق تر قراردادها، پس گرفتن پرداخت‌هایی که بیش از حد به نظر می‌رسد و ایجاد مالیات بر سودهای بادآورده، این نوع سودجویی در جنگ را مهار کند».

جنگ اوکراین

قانونگذار آمریکایی در ادامه نوشت: «واشنگتن زمانی که اقدامات آن‌ها با منافع سیاسی کوتاه مدتش همسو نیست، باید از تضعیف نهادهای بین‌المللی دست بردارد. برای کشورهای جهان بسیار بهتر است که در مورد اختلافات خود بحث و گفت‌وگو کنند تا اینکه بمب بیندازند یا وارد درگیری مسلحانه شوند. ایالات متحده باید با پرداخت حق الزحمه سازمان ملل متحد، مشارکت مستقیم در اصلاحات سازمان ملل و حمایت از نهادهای سازمان ملل متحد مانند شورای حقوق بشر، حمایت کند. ایالات متحده باید به جای حمله به دادگاه کیفری بین‌المللی در هنگام صدور احکامی که واشنگتن آن را ناخوشایند می‌داند، بپیونددـ.

سندرز در پایان نوشت: «بزرگ‌ترین چالش‌های دوران ما، از تغییرات آب و هوایی گرفته تا همه‌گیری‌های جهانی، نیازمند همکاری، همبستگی و اقدام جمعی است نه نظامی‌گری.»

منبع: خبر آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.